طریقت تیجانیهتیجانیّه، یکی از طریقههای رایج تصوف در افریقای مرکزی و غربی که به وسیلۀ ابوالعباس احمد بن محمد تیجانی (تجانی) حسنی (۱۱۵۰- ۱۷ شوال ۱۲۳۰ق/ ۱۷۳۷-۲۲ سپتامبر ۱۸۱۵م) ایجاد گردید. فهرست مندرجات۲ - بنیانگذار ۲.۱ - شرح حال ۲.۲ - اقامت در مکه ۲.۳ - سفر به فاس ۲.۴ - آشنا به طریقه های زمان خود ۲.۵ - مریدان ۳ - مهمترین رهبر شاخۀ سودانی ۴ - دیگر رهبران ۵ - عقاید و آیینها ۵.۱ - توسل به اولیا ۵.۲ - ورد (اذکار خاص) ۵.۳ - سلسله مراتب داخلی ۵.۴ - مراسم تشرف ۵.۵ - مذهب ۶ - مهمترین رقیب ۷ - جنبشهای مخالف ۸ - فهرست منابع ۹ - پانویس ۱۰ - منبع ۱ - نام دقیقنام دقیقتر این فرقه «تِجانیه» است و به اعتبار نام کوچک مؤسس آن، به «احمدیه» نیز شهرت دارد. [۱]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۶۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.
۲ - بنیانگذاراحمد بن محمد تجانی، بنیانگذار این طریقه، در روستای عین ماضی ــ در جنوب الجزایر کنونی ــ به دنیا آمد و به سبب وصلت یکی از پدرانش با خانوادهای از قبیلۀ «بنی توجین» مغرب به «تجانی» شهرت یافت. او خود را جزو سادات حسنی (شرفا) میدانست و نسبت سیادت خود را از طریق نفس زکیه به امام حسن (علیهالسلام) میرساند. [۲]
علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۰، ریاض، ۱۹۷۹م.
[۳]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۲۳، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۴]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۲۶، بیروت، ۱۹۷۳م.
۲.۱ - شرح حالتجانی در کودکی قرآن کریم را حفظ کرد و تا سن ۲۰ سالگی، آثار اندیشمندانی چون ابن رشد را فرا گرفت. او در ۱۱۷۱ق/ ۱۷۵۸م، به فاس مهاجرت کرد و با دو تن از مشایخ بزرگ تصوف مغرب، یعنی شیخ طیب وزانی و شیخ احمد صقلی دیدار نمود؛ سپس با طریقۀ قادریه آشنا شد و پس از آن، اصول طریقۀ ناصریه را نزد محمد بن عبدالله تزانی آموخت. او در ۱۱۸۶ق عازم مکه گردید و در میان راه به دیدار محمد بن عبدالرحمان ازهری شتافت تا مبانی طریقۀ خلوتیه را فراگیرد. [۵]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۲۳، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۶]
محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۳۹-۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.
[۷]
محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۷-۱۰۸، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).
وی همچنین با شیخ دیگری از همین طریقه به نام محمود کردی (د ۱۲۰۸ق) نیز ملاقات نمود. [۸]
عباس مراکشی، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، ج۵، ص۱۹۸، فاس، ۱۹۳۸م.
[۹]
علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.
۲.۲ - اقامت در مکهتجانی در کمتر از دو سالی که در مکه و مدینه اقامت داشت، از محضر صوفیانی چون محمد بن عبدالکریم سمان و ابوالعباس هندی بهره برد و در ۱۱۸۸ق/ ۱۷۷۴م، به قاهره بازگشت تا دوباره با شیخ محمود کردی دیدار نماید. گویا شیخ در این ملاقات به تجانی اجازۀ ارشاد داد و بر همین مبنا، برخی سلسلۀ طریقه تجانی را از جانب شیخ محمد کردی به ابونجیب سهروردی و در نهایت به علی (علیهالسلام) و پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) میرسانند. [۱۰]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۵-۳۷، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۱۱]
ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.
۲.۳ - سفر به فاسوی در ۱۱۹۱ق به قصد زیارت مقبرۀ مولا ادریس به فاس سفر کرد و سپس به روستای ابیسمغون رفت و در آنجا ساکن شد. ظاهراً مهمترین واقعۀ زندگی او، یعنی رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب و کسب اجازۀ تلقین ذکر از وی نیز در همین محل و میان سالهای ۱۱۹۶ تا ۱۱۹۹ق اتفاق افتاد؛ واقعهای که از نظر تاریخی بیانگر آغاز شکلگیری طریقۀ تیجانیه است. [۱۲]
علی دخیلالله، التجانیة، ج۱، ص۴۶، ریاض، ۱۹۷۹م.
[۱۳]
محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، ج۱، ص۴۰، بیروت، ۱۹۸۲م.
[۱۴]
محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.
[۱۵]
ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، ج۱، ص۵۱۸، الجزایر، ۱۹۸۵م.
[۱۶]
محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۱-۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).
وی سپس در ۱۲۱۱ق، از جور ترکان عثمانی به شهر فاس پناه برد و در آنجا با استقبال گستردۀ مردم روبهرو شد و تا ۱۲۱۵ق/ ۱۸۰۰م، نخستین زاویۀ رسمی خود را در فاس دایر کرد و باقی عمر خویش را در همین شهر ماند و سرانجام در سن ۸۰ سالگی درگذشت. پیکر تجانی را در همان زاویه به خاک سپردند و مزارش تا به امروز زیارتگاه پیروان او ست. [۱۷]
احمد سلاوی، الاستقصاء، ج۸، ص۱۰۵، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م.
[۱۸]
محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، ج۱، ص۳۷۸، بیروت، ۱۳۵۰ق.
[۱۹]
ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۷، مغرب، ۱۹۹۴م.
[۲۰]
احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۲۰، فاس، ۱۹۶۱م.
[۲۲]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.
۲.۴ - آشنا به طریقه های زمان خودتجانی در تصوفِ نظری دانش بسیار داشت و با بیشتر طریقههای زمان خود آشنا بود. او کتاب الحکم ابن عطاءالله اسکنـدری را ــ که از آثـار مهم شاذلیـه به شمـار میرود ــ تدریس مینمود. نوشتههای مختلفی را به او منتسب میدارند که اغلب توسط مریدان وی جمعآوری شده است. این آثار شامل تفاسیری بر آیات قرآن کریم و احادیث پیامبر(صلی الله علیه و اله و سلم) توصیف برخی از مکاشفات، نامههایی خطاب به رؤسای دولتی، ذکرها و دعاهای مختلف، مکاتباتی با فقها و توصیههایی به مریدان است که صفحاتی از اصل آنها هماکنون در خزانۀ رباط موجود است. [۲۳]
زرکلی، اعلام، ج۱، ص۲۴۵.
[۲۴]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۴۸، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۲۵]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۶، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۲۶]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۱۶۸، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۲۷]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۲، ص۲۱۶، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۲۸]
سرکیس، یوسف الیان، ج۱، ص۶۵۰، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، ۱۹۲۸م.
[۲۹]
عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، ج۲، ص۱۴۳، بیروت، ۱۹۵۷م.
[۳۰]
بغدادی، هدیه، ج۱، ص۱۸۳.
[۳۱]
بغدادی، ایضاح، ج۱، ص۳۸۶.
[۳۲]
محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۹، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).
۲.۵ - مریدانتجانی در زمان حیات خویش مریدان بسیاری را تربیت کرد که شرح حال برخی از آنها در کتاب کشف الحجاب آمده است و از جملۀ آنان میتوان به شیخ علی حرازم اشاره کرد که سخنان تجانی را در کتاب جواهر المعانی گرد آورده است. [۳۳]
احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۴-۵، فاس، ۱۹۶۱م.
اما حاجعلی بن عیسی (د ۱۲۳۹ق) مهمترین مرید تجانی بود که خود شیخ او را به عنوان جانشین و مقدم زاویۀ تماسین برگزید. بنابر وصیت تجانی قرار بود که رهبری طریقه به تناوب از خاندان علی بن عیسی ــ که در تماسین سکنا داشتند ــ به نوادگان تجانی ــ که در عین ماضی ساکن بودند ــ منتقل شود؛ اما این تناوب به تدریج سبب بروز اختلاف در میان دو جناح پیروان تیجانیه گردید. پس از وفات علی بن عیسی، پسر کوچک تجانی، به نام محمد صغیر (حبیب) (د ۱۲۶۷ق/ ۱۸۵۱م) زعامت این فرقه را برعهده گرفت و با سفر به صحرا و سودان، تیجانیه را وسعت و قدرت بسیار بخشید.پس از وی، محمد عید بن علی بن عیسی (د ۱۲۹۱ق/ ۱۸۷۴م) رهبری طریقه را عهدهدار شد، ولی در این زمان اختلافهای عین ماضی و تماسین به حدی رسید که هر گروه برای خود خلیفۀ جداگانهای معین کرد. به این ترتیب، از شاخۀ عین ماضی (یعنی خاندان تجانی) نخست دو پسر محمد صغیر، به نامهای احمد (د۱۳۱۴ق/ ۱۸۹۶م) و بشیر (د ۱۳۲۹ق/ ۱۹۱۱م) و پس از آنها، پسر احمد یعنی علی، زمام امور را به دست گرفتند. در شاخۀ تماسین نیز نوۀ علی بن عیسی به نام محمد صغیر (د ۱۳۰۹ق) بر جای پدر نشست. از آن هنگام به بعد، طریقۀ تیجانیه رهبری واحدی نداشته است و در هر منطقه خلیفهای مستقل که معمولاً به طور موروثی به خلافت میرسد، رهبری طریقه را برعهده دارد. [۳۴]
گاهشمار رویدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه، مؤسسۀ مطالعات تاریخ خاورمیانه، ج۱، ص۱۱۷، تهران، ۱۳۶۹ش.
محمد حفیظ (د ۱۲۳۵ق) از دیگر مریدان تجانی بود که به عنوان خلیفۀ او در موریتانی انتخاب گردید و این طریقه را در جنوب مغرب گسترش داد. [۳۵]
علال فاسی، التصوف الاسلامی فی المغرب، ج۱، ص۱۰۹، رباط، ۱۹۹۸م.
اما در اواخر سدۀ ۱۳ق شریف الاحذر، یکی از خلیفههای این منطقه، مبانی اصلاح نوینی را مطرح ساخت که توسط شاگردش یعنی شیخ حملّه (د ۱۳۶۱ق/ ۱۹۴۲م) مورد تأکید قرار گرفت. اختلاف آنها با دیگران بر سر شمار اذکار و اوراد بود و این اختلافات سرانجام به انشعاب فرقۀ حملّیه انجامید. این طریقه علاوه بر موریتانی و ولتای شمالی، در سنگال، نیجر و گینه نیز پیروانی دارد.۳ - مهمترین رهبر شاخۀ سودانیحاج عمر تال (د ۱۲۸۳ق/ ۱۸۶۶م) نیز مهمترین رهبر شاخۀ سودانی تیجانیه بود. وی در حجاز و توسط محمد الغالی برگزیده شد تا این طریقه را در افریقای غربی گسترش دهد. نهضت او به سبب پیوند عمیق تصوف و سیاست اهمیت بسیار دارد، زیرا رویارویی او با استعمار فرانسه و تصورات موعود باورانهای که دربارۀ شخصیت او شکل گرفت، سبب گردید تا پیروان بسیاری پیدا کند و حرکتهای نظامی چندی را سامان دهد. حاج عمر حکومتی به نام «توکولور» را در سودان غربی، نیجریه، گینه و مالی به وجود آورد و پس از وی فرزندش یعنی احمد شیخ (ه م) یا احمدو سیکو حکومت او را در دست گرفت. طومار ۳۰ سالۀ این جنبش با حملۀ فرانسویها درهم پیچیده شد، اما طی آن بسیاری از غیرمسلمانان سرزمین هوسا به وسیلۀ طریقۀ تیجانیه با اسلام آشنا شدند. [۳۶]
مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۳۵، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.
[۳۷]
حسن ابراهیم حسن، انتشار الاسلام و العروبة فیمایلی الصحراء الکبری، ج۱، ص۲۰، قاهره، ۱۹۵۷م.
[۳۸]
مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۰-۱۳۱، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.
به دنبال این حرکت، محمدالامین (ممدولمین، د ۱۳۰۵ق) خود را جانشین حاج عمر معرفی کرد و مدعی زعامت تیجانیه در غرب افریقا گردید. پس از وی، الفا هاشم (د ۱۳۴۹ق)، برادرزادۀ عمر تال نیز همین داعیه را در قلمرو احمدو مطرح کرد. این روند با ظهور فردی از شاخۀ تماسینی تیجانیه به نام عمر جنبو (د ۱۳۳۶ق) تداوم یافت. او این طریقه را در کردفان و دارفور تقویت کرد. [۳۹]
نعوم شقیر، جغرافیة و تاریخ السودان، ج۱، ص۱۶۵، بیروت، ۱۹۷۲م.
محمد المختار (د ۱۲۹۹ق/ ۱۸۸۲م) نیز که خود شاگرد یکی از مریدان تجانی به نام محمدالسقاف بود، طریقۀ تیجانیه را در مصر و افریقای شرقی گسترش داد. به رغم فضای نامساعدی که در این ناحیه وجود داشت، فعالیتهای او توسط عبدالمؤمن بن احمد بن سلامه (د ۱۳۱۴ش/ ۱۹۳۵م) دنبال گردید.۴ - دیگر رهبراناز دیگر رهبران تیجانی علی بارو بود که در آغاز سدۀ ۲۰م این طریقه را در غنا ترویج داد. همزمان با وی، امیر عباس اهل کانو نیز در نیجریه فعال بود و بعد از او، ملم محمدو سالگا (د۱۳۲۷ش/ ۱۹۳۸م) رهبری تیجانیه را عهدهدار شد. اما مهمترین مروج در این ناحیه، ابراهیم بن عبدالله نیاس (د ۱۳۵۴ش/ ۱۹۷۵م) بود. او خود را غوثالزمان (منجی عصر) نامید و صورتی اصلاحی از تیجانیه را ترویج کرد که به تدریج به شکلگیری «جماعت نیاسیۀ فیضیه» منجر گردید. اعضای این شاخه، برخلاف تیجانیۀ عمری (پیروان عمرتال)، نماز را در حالی که دست راست را بر دست چپ و روی سینه گذاشتهاند، میخوانند. از اینرو، پیروان عمر تال را به نام «سادالو» و پیروان نیاسی را «کابارو» مینامند. نیاسیه ابتدا در نیجر و سپس گینه، گامبیا، توگو، سنگال، ولتای شمالی و مالی پیروان فراوان یافت. شاخۀ نیجریایی این طریقه، سازمانی به نام فتیانالاسلام دارد که در توسعۀ آموزش و پرورش در این منطقه بسیار موفق بوده است. [۴۰]
مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۴۱۵-۴۱۶، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.
[۴۱]
مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۲۵، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۴۲]
مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۴۶، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۴۳]
مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۴۹، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۴۴]
شریف یحیی امین، معجم الفرق الاسلامیة، ج۱، ص۷۲، بیروت، ۱۹۸۶م.
حاجمالک سی (د ۱۳۰۱ش/ ۱۹۲۲م) نیز یکی از شخصیتهای مهم تیجانیه در سنگال بود. زاویۀ وی در تواون، مرکزی برای مطالعات اسلامی و عربی به شمار میآمد و پس از او، فرزندش ابوبکرسی خلافت تیجانیه را در این ناحیه برعهده گرفت. از ویژگیهای این شاخۀ طریقۀ تیجانیه آن است که اعضای آن در خارج از افریقا هم فعالیتهای چندی داشتهاند. برای نمونه، سیدالبشیر بن محمد در حدود سال ۱۸۳۲م زاویهای در یمن ایجاد کرد. محمد عبیدی نیز در ۱۸۹۷م تیجانیه را به ترکیه برد و محمد بن عبدالمالک علمی (د ۱۳۱۳ش/ ۱۹۳۴م) حوزۀ طریقه را تا سوریه، فلسطین و حجاز گسترش داد.۵ - عقاید و آیینها۵.۱ - توسل به اولیاشیخ احمد تجانی بنیانگذار طریقۀ تیجانیه بر آن باور بود که ارتباط معنوی انسان با خداوند میتواند به واسطۀ اولیای الٰهی صورت پذیرد. از اینرو، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و اله و سلم) در مرکز توجه این طریقه قرار دارد و ذکر صلوات بر او بسیار مهم است. به همین ترتیب، اهل بیت (علیهالسلام) و اصحاب پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نیز بسیار مورد احترام و محبتاند. از نظر تجانی، بهترین راه کسب فیض یا همان توفیق نجات، متوسل شدن به اولیای الٰهی است، زیرا ایشان وسیلۀ وحدت مرید با خداوند، و عامل فنای وی هستند. البته داعیۀ خاتمیت تجانی اقتضای آن داشت که طریقۀ وی نیز برترین طریقه به شمار آید و مشایخ آن بر سایر شیوخ اولویت داشته باشند. [۴۵]
عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۷-۸، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).
[۴۶]
عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۱، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).
[۴۷]
مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۳۶، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.
[۴۸]
مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۷، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.
مکاشفات شخص تجانی و رؤیت پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) در خواب یا بیداری، مبانی اصلی این نظریه بودند. او مدعی بود که از همین طریق، اوراد و اذکار خاصی را بیواسطه از رسول خدا (صلی الله علیه و اله و سلم) فرا میگیرد و بر این اساس، خود را قطب مکتوم و سیدالاولیاء معرفی نمود. البته بعدها لقب خاتمالاولیاء نیز به لقبهای دیگر او افزوده شد که گمان میرود برگرفته از آثار ابن عربی باشد، زیرا گسترۀ متنوعی از اصطلاحات ویژۀ ابن عربی در آثار تجانی یافت میشود. [۴۹]
عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۲، ص۱۷، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).
[۵۰]
احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۹۶، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).
[۵۱]
محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۰۳، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).
[۵۲]
محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، ج۱، ص۱۱۲، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).
[۵۳]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۰-۲۱، قاهره، ۱۳۲۷ق.
محوریت نقش اولیا در این طریقه سبب شد تا سنت زیارت نیز در میان آنان رواج یابد، و این امر به نوبۀ خود موجب گردید که مزار اغلب شیوخ تیجانیه تبدیل به زیارتگاه شود و دیگر آنکه، سنت «پرسه و سیاحت» که اغلب به منظور دیدار دیگر مشایخ انجام میگیرد، در این طریقه رونق یابد. [۵۴]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۳، قاهره، ۱۳۲۷ق.
[۵۵]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۷، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۵۶]
احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۵۰، فاس، ۱۹۶۱م.
[۵۷]
ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۹، مغرب، ۱۹۹۴م.
۵.۲ - ورد (اذکار خاص)یکی از دیگر ارکان مهم طریقۀ تیجانیه، «ورد» (اذکار خاص) است. محتوای کلی اوراد را بیشتر تهلیل، استغفار و گونۀ خاصی از صلوات بر پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) به نام «صلاة الفاتح» تشکیل میدهد که شمار آنها بنا بر زمان ذکر متفاوت است. علاوه بر اوراد خاص، ۳ نوع ورد عمومی نیز وجود دارد که با نامهای «لازم»، «وظیفه» و «تهلیل» معروفاند. به عنوان نمونه، ورد لازم مجموعۀ ۳ ذکر (یعنی ۱۰۰ بار استغفار، ۱۰۰ بار صلاة فاتح و ۱۰۰ بار لاالٰهالاالله) است که دو بار در روز (قبل از نماز صبح و در بعد از ظهر) خوانده میشود. فرقههای مختلف تیجانیه در شمار برخی از اوراد با یکدیگر اختلاف دارند، اما همۀ آنها ورد را وسیلۀ انتقال برکت و فیض از جانب پیر به مرید میدانند و معتقدند که حاصل این اذکار، تقرب به خداوند است. [۵۸]
احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۸۲، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).
[۵۹]
مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۲، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.
آنان همچنین بر این باورند که کراماتی نیز برای مرید حاصل میشود که نباید آنها را افشا کرد. البته ذکر کرامات تجانی ــ همچون قدرت وی برای وارد کردن بیحساب پیروانش به بهشت ــ مانعی ندارد، زیرا باعث جلب پیروان جدید میشود. [۶۰]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۵۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.
[۶۱]
عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۱، ص۱۵۱، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).
خواندن اوراد معمولاً در کنار واجبات دینی انجام میگیرد و بهرغم اینکه برخی از ذکرها صورتی منظوم دارند، تیجانیه تمایل چندانی به سماع نشان نمیدهند و به تأثیر از غزالی، آنرا محدود به خواص میدانند. از اینرو، گاه مشاهده میشود که برخی از مشایخ آنان در مجالس سماع حاضر میشوند. [۶۲]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۷۸، قاهره، ۱۳۲۷ق.
[۶۳]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۱۲۹-۱۳۰، بیروت، ۱۹۷۳م.
۵.۳ - سلسله مراتب داخلیدر طریقۀ تیجانیه گونهای سلسله مراتب داخلی رایج است که به ترتیب اولویت از بالاترین شیخ طریقه یا شیخ اکبر آغاز میشود و سپس به خلفا، مقدمها و در آخر به مریدان منتهی میگردد. شیخ اکبر بیشتر در زاویۀ مادر ساکن است، و خلفا و مقدمین زوایای فرعی را اداره میکنند. مقدمها بایستی با زاویۀ مادر مرتبط باشند و از شیخاکبر اجازۀ تلقین ذکر بگیرند. پیروان این طریقه اغلب یکدیگر را «احباب» میخوانند و مبالغی را به صورت هدیه به زاویۀ خویش میپردازند. بخشی از درآمد زوایا نیز از طریق وقف تأمین میشود. هیچ مریدی حق پیوستن به طریقۀ دیگر را ندارد، اما ورود افراد سایر طریقهها به زوایای تیجانیه آزاد است. [۶۴]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۳۱، قاهره، ۱۳۲۷ق.
[۶۵]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۳۵، قاهره، ۱۳۲۷ق.
[۶۶]
حسن ابراهیم حسن، انتشار الاسلام و العروبة فیمایلی الصحراء الکبری، ج۱، ص۱۹، قاهره، ۱۹۵۷م.
۵.۴ - مراسم تشرفمراسم تشرف به طریقۀ تیجانیه نیز آداب خاصی دارد. مرید نخست باید شعائر نذر و عهد را به جای آورد و ضمن آن متعهد شود که شروط لازم و کمالیۀ طریقه را رعایت کند. شمار شرطهای لازم ۲۰ مورد است که از انتخاب یک خلیفه و مقدم برای کسب هدایت آغاز میشود و به پارهای تعهدات اخلاقی و شرعی دیگر پایان مییابد. شرطهای کمالیه نیز ۲۰ مورد است که بیشتر آنها به آداب ورد مربوط میشود. [۶۷]
احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، ج۱، ص۸۸، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی).
[۶۸]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۳۵، قاهره، ۱۳۲۷ق.
[۶۹]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۴۰، قاهره، ۱۳۲۷ق.
۵.۵ - مذهباحمد تجانی خود ظاهراً در فقه مالکی صاحبنظر بود و بر همین مبنا بسیاری از مریدان او نیز مالکی مذهب هستند، اما قاعدهای در این طریقه وجود دارد که براساس آن تبعیت مطلق از یکی از مذاهب چهارگانۀ اهل سنت لازم نیست و فرد در پذیرش هرکدام از این مذاهب فقهی آزاد است. دربارۀ شخص تجانی بهویژه این باور وجود دارد که او به سبب ارتباط با پیامبر (صلی الله علیه و اله و سلم) نظریات فقهی خاص خود را داشت و بر وی لازم نبود تا از فقیه دیگری پیروی نماید. بخشی از این آراء ــ که البته حجم اندک آنها اساساً با کتابهای مرجع فقهی قابل مقایسه نیست ــ گردآوری شده، و مورد استفادۀ مریدان است. انتقادهایی نیز از جانب فقها بر این نظریات فقهی وارد شده است. [۷۰]
مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۷۰، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.
[۷۱]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۱۴، قاهره، ۱۳۲۷ق.
[۷۲]
عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، ج۱، ص۱۰۵، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم).
[۷۳]
احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، ج۱، ص۱۴۹، فاس، ۱۹۶۱م.
۶ - مهمترین رقیبطریقۀ قادریه مهمترین رقیب منطقهای تیجانیه به شمار میآید. تجانی خود در آثار خویش بارها از عبدالقادر گیلانی نام میبرد و به نظر میرسد که در آن زمان، روابط وی با قادریه در سطح مطلوبی بوده است، اما در سدۀ ۱۳ق/ ۱۹م و در دورۀ استعماری، رقابت میان این دو طریقه برای جذب مریدان بالا گرفت و در بیشتر مناطق به نفع تیجانیه خاتمه یافت. دستگاه تبشیری طریقۀ تیجانیه در شیوۀ تبلیغ خود با حرکتهای نظامی چندان میانهای نداشت و اعضای آن با سفرهای متعدد به نقاط مختلف، و بازگویی کرامات تجانی عامۀ مردم را جذب میکردند. با آنکه رقابت میان دو طریقۀ قادریه و تیجانیه گاه به درگیریهای مختلف میانجامید، اما گاه نیز چنان قرابتی میان آنها حاکم بود که در برخی از مناطقْ شیخی واحد داشتند. به نظر میرسد که وجود دشمنان مشترک ــ همچون جنبش ضدتصوف «ازاله» در نیجریه ــ یکی از عوامل نزدیکی تیجانیه و قادریه بوده است. [۷۴]
علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، ج۱، ص۳۲، بیروت، ۱۹۷۳م.
[۷۵]
مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۸۵، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.
[۷۶]
مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۳۵۸، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.
[۷۷]
مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ج۱، ص۴۱۴، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش.
[۷۸]
عبدالقادر محمود، الفکر الصوفی فی السودان، ج۱، ص۵۴-۵۵، بیروت، ۱۹۶۹م.
[۷۹]
مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۱، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.
[۸۰]
مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۳۵، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.
۷ - جنبشهای مخالفدر سدۀ حاضر تیجانیه با مخالفتهایی از جانب جنبشهای وهابی و سلفی روبهروست که سابقۀ آن به زمان خود تجانی بازمیگردد. این مخالفتها بیشتر بر دو محور زیارت قبور اولیا و توسل به ایشان متمرکز است و اغلب از رشد و گسترش این طریقه کاسته است. [۸۱]
محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، ج۱، ص۲۳، قاهره، ۱۳۲۷ق.
[۸۲]
ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، ج۱، ص۳۱۸، مغرب، ۱۹۹۴م.
. با آنکه این روند خصمانه هنوز جریان دارد، اما تیجانیه با رویکردهای تساهل جویانه و جنبههای متنوع عرفان نظری، در میان تحصیلکردگان پیروان بسیار دارد و در پی یافتن عرصههای نوینی در خارج از افریقا است. [۸۳]
مونیه، الیویه، ج۱، ص۱۲۶، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش.
۸ - فهرست منابع(۱) شریف یحیی امین، معجم الفرق الاسلامیة، بیروت، ۱۹۸۶م. (۲) بغدادی، ایضاح. (۳) بغدادی، هدیه. (۴) عبدالرزاق بیطار، حلیة البشر، به کوشش محمد بهجة البیطار، دمشق، ۱۹۶۱م. (۵) محمد جوسقی، «النفخة القدسیة فی السیرة الاحمدیة التجانیه»، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی). (۶) علی حرازم، جواهر المعانی و بلوغ الامانی فی فیض سیدی ابی العباس التجانی، بیروت، ۱۹۷۳م. (۷) حسن ابراهیم حسن، انتشار الاسلام و العروبة فیمایلی الصحراء الکبری، قاهره، ۱۹۵۷م. (۸) محمد حفناوی، تعریف الخلف برجال السلف، بیروت، ۱۹۸۲م. (۹) ادریس خلیفه، الحرکة العلمیة و الثقافیة بتطوان من الحمایة الی الاستقلال، مغرب، ۱۹۹۴م. (۱۰) علی دخیلالله، التجانیة، ریاض، ۱۹۷۹م. (۱۱) زرکلی، اعلام. (۱۲) سرکیس، یوسف الیان، معجم المطبوعات العربیة و المعربة، قاهره، ۱۹۲۸م. (۱۳) ابوالقاسم سعدالله، تاریخ الجزائر الثقافی، الجزایر، ۱۹۸۵م. (۱۴) احمد سکیرج، کشف الحجاب عمن تلاقی مع الشیخ التجانی من الاصحاب، فاس، ۱۹۶۱م. (۱۵) احمد سلاوی، الاستقصاء، به کوشش جعفر ناصری و محمد ناصری، دارالبیضاء، ۱۹۵۶م. (۱۶) نعوم شقیر، جغرافیة و تاریخ السودان، بیروت، ۱۹۷۲م. (۱۷) احمد شنقیطی، «الفتوحات الربانیة فی طریقة الاحمدیة»، همراه الفتح الربانی (نک : هم، طصفاوی). (۱۸) محمد طصفاوی، الفتح الربانی فیما یحتاج الیه المرید التجانی، قاهره، ۱۳۲۷ق. (۱۹) علال فاسی، التصوف الاسلامی فی المغرب، رباط، ۱۹۹۸م. (۲۰) عمر فوتی، «رماح حزب الرحیم علی نحور حزب الرجیم»، در حاشیۀ جواهر المعانی (نک : هم، حرازم). (۲۱) عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، بیروت، ۱۹۵۷م. (۲۲) گاهشمار رویدادهای تاریخ معاصر خاورمیانه، مؤسسۀ مطالعات تاریخ خاورمیانه، تهران، ۱۳۶۹ش. (۲۳) عبدالقادر محمود، الفکر الصوفی فی السودان، بیروت، ۱۹۶۹م. (۲۴) محمد مخلوف، شجرة النور الزکیة، بیروت، ۱۳۵۰ق. (۲۵) عباس مراکشی، الاعلام بمن حل مراکش و اغمات من الاعلام، فاس، ۱۹۳۸م. (۲۶) مونیه، الیویه، خیزشها و چالشهای اسلام در افریقا، ترجمۀ فرزانه شادانپور، تهران، ۱۳۸۳ش. (۲۷) مروین هیسکت، گسترش اسلام در غرب افریقا، ترجمۀ احمد نمایی، مشهد، ۱۳۶۹ش. ۹ - پانویس
۱۰ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «تیجانیه»، ج۱۶، ص۶۲۲۹. |